کتاب «دیپلماسی فوتبال» بررسی میشود
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۳۹۰۱۹
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، نشست بررسی کتاب «دیپلماسی فوتبال: روابط بین الملل و فوتبال از ۱۹۱۴ تا امروز» با تلاش آکادمی دیپلماسی و خانه اندیشه ورزان جوان با حضور حمید رضا آصفی، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه و مشاور سابق امور بین الملل فدراسیون فوتبال، احسان محمدی، مشاور بین الملل دانشگاه تهران، رئیس آکادمی دیپلماسی و مترجم کتاب، محمد سلطانی فر، استاد علوم ارتباطات اجتماعی و میثم زمان آبادی، مدرس و پژوهشگر دکتری روانشناسی رسانه دانشگاه فیلدینگ، برگزار میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کتاب «دیپلماسی فوتبال: روابط بین الملل و فوتبال از ۱۹۱۴ تا امروز» اثری میان رشتهای است از دوازده نویسنده برجسته ویراسته هدر ال. دیکتر، ترجمه احسان محمدی با مقدمهای از احمد نقیب زاده که پیوند میان فوتبال و دیپلماسی در یک قرن اخیر را به تصویر میکشد.
جرمی سوری استاد دانشگاه و نویسنده کتاب «ریاست جمهوری غیرممکن: ظهور و سقوط بالاترین مقام آمریکا» درباره کتاب دیپلماسی فوتبال گفت: فوتبال چیزی ورای ورزش و سرگرمی است. فوتبال، بخش قدرتمندی از سیاست مدرن جهان است. دیپلماسی فوتبال، محبوبترین ورزش جهان را با مؤلفههای اصلی دیپلماسی از جمله ارتقای فرهنگی، توسعه اقتصادی، اتحادها و ائتلافهای استراتژیک و رقابتهای نظامی پیوند میدهد. کتاب دیپلماسی فوتبال، تنوع استفاده رهبران و کنشگران از این ورزش را نشان میدهد. خوانندگان این کتاب، به گونههای جدید و هیجان انگیزی، پیوندهای میان ورزش و دیپلماسی را درک خواهند کرد.
احمد نقیب زاده، استاد تمام علوم سیاسی دانشگاه تهران درباره کتاب گفت: کتاب دیپلماسی فوتبال، اهتمام سودمند و موفق است در به تصویر کشیدن نقش و جایگاه فوتبال در عرصه روابط بین الملل و دیپلماسی از ۱۹۱۴ تا به امروز، از رهگذر مطالعه تحولات مهم تاریخ روابط بین الملل و دیپلماسی، در برشهایی تاریخی یا موضوعی یا موردی؛ ترجمه روان کتاب از سوی احسان محمدی و نقش رو به رشد فوتبال در عرصه بین المللی، این فرصت را در اختیار علاقهمندان به سیاست و روابط بین الملل قرار میدهد تا در کوچه پس کوچههای روابط پیچیده بین الملل گشت و گذاری کنند.
این نشست روز یکشنبه، ۲۱ خردادماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۰ در محل خانه اندیشه ورزان به نشانی خیابان انقلاب، بعد از چهارراه ولیعصر، پلاک ۹۰۷ برگزار میشود. حضور برای عموم آزاد است.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: روابط بین الملل دیپلماسی فوتبال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۳۹۰۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تظاهرات در دانشگاههای آمریکا به چه معناست؟
فرارو- شمار قابل توجهی از تئوریسنها و تحلیلگران عرصه روابط بین الملل بر این باورند که نظام بین الملل در شرایط کنونی وضعیت به شدت حساس و خاصی را سپری میکند. در حقیقت، آنها بر این باورند که جهان در یک پیچ حساس تاریخی است که روند تحولات در آن سمت و سوهای جدیدی را نوید میدهند و به تدریج باید انتظار ظهور واقعیتهای تازهای را نیز داشت.
به گزارش فرارو، در این چهارچوب، جهان غرب به عنوان بنیانگذار اصلی نظام بین المللی کنونی جهان، موقعیت خود را به شدت در معرض خطر و تهدید میبیند. به بیان ساده تر، نظام بین المللی غربی جهان، تکانههای سختی را تجریبه میکند و هیچ بعید نیست که در سالهای آتی شاهد فروپاشی هژمونی این نظام بین الملل در عرصه جهانی باشیم.
در این رابطه، برخی اندیشکدههای معتبر غربی حتی به این مساله اشاره داشته اند که تا پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی، هژمونی جهانی آمریکا از بین میرود و این کشور از حیث قدرت بین المللی، سقوط قابل توجهی را تجربه خواهد کرد.
با این همه، به طور خاص میتوان ۳ نشانه مهم و محوری از در خطر بودن هژمونی جهان غرب در چهارچوب معادلات کلان نظام بین الملل را شناسایی کرد.
۱. افول اخلاقی و اقناعیِ هژمونی غربیشاید هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی، افول اخلاقی و قدرت اقناعی هژمونی جهانی غرب، آشکار نشده است. جنگ اوکراین در نوع خود نشان داد که تا چه اندازه قدرتهای غربی با لغات بازی میکنند و ملتهایی نظیر اوکراین را سپر بلای اهداف و منافع کلان خود میکنند.
با این حال، جنگ غزه تیر خلاصی به جهانی از تئوری پردزایهای غربیها با محوریت برسازی تصویری انسانی و آرمانی از خود در جهان بشریت بود. جهانی که مدعی بوده نقطه اوج کلیه ارزشهای متعالی و انسانی است و اساسا جهانِ مقابل آن چیزی جز اردوگاه شَر نیست. اکنون به وضوح مشخص شده که نه تنها دیگر ملتهای جهان آگاهی قابل توجهی را در مورد نفاق و استانداردهای دوگانه قدرتهای غربی پیدا کرده اند بلکه حتی در خاک خودِ قدرتهای غربی نظیر آمریکا نیز جامعه دانشگاهی و افکار عمومی، به نحوی گسترده علیه نظام حکمرانی این کشور و همدستی آن با جنایات گسترده صهیونیستها در جنگ غزه به پا میخیزند و یک نَه بزرگ را به آنچه دموکراسی و رویای آمریکایی ادعا شده و میشود، میگویند.
موضوعی که حقیقتا ضربهای بزرگ به گفتمان حکمرانی و سیاسی آمریکا است و تا حد زیادی موقعیت و جایگاه این کشور در عرصه نظام بین الملل را تضعیف و پوشالی بودن شعارهای دور و دراز و متعالی اش را پیش چشم همگان قرار داده است.
۲. ضعف اهرم رسانه برای هژمونی غربیهژمونی غربی در نظام بین الملل تا حد زیادی متکی به ابزار رسانه و تبلیغات بوده است. این در حالی است که در شرایط کنونی جریانهای سیاسی و رسانهای غربی دست به هر اقدامی میزنند تا افکار عمومی خود را قانع کنند که خروش و قیام علیه نظامهای حکمرانی غربی، گزینه خوب و درستی نیست و واقعیتها دقیقا همان چیزیهایی هستند که این نظامهای حکمرانی مطرح میکنند.
در سطوح نخبگانی و عمومی در جوامع غربی روندها و رویههای متفاوتی در حال شکل گیری هستند. موضوعی که هم تحت تاثیر استانداردهای دوگانه جهان غرب و هم متنوعتر شدن منابع دریافت اخبار و واقعیتها است. معادلاتی که همه و همه یک رکن مهمِ هژمونی غرب در نظام بین الملل که همان عنصر و اهرم تبلیغات است را از کار انداخته و از واقعیتهای تازهای رونمایی کرده است.
۳. حملات معنادار به جهانِ غیرغربیدر سالهای اخیر نظامهای حکمرانی در غرب و به طور خاص در آمریکا، حملات گسترده و بیمنطقی را علیه گسترش حضور و نفوذ و قدرت دیگر قطبهای قدرت در عرصه روابط بین الملل در دستورکار قرار داده اند. به عنوان مثال، جهان غرب به شدت نسبت به توسعه نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا و یا مناطقی نظیر آفریقا و آمریکای لاتین حساس بوده و انواع و اقسام حملات تبلیغاتی و رسانهای را در این رابطه علیه ایران معطوف کرده است. در مورد چین نیز سال هاست که توسعه نفوذ این کشور در قارهای نظیر آفریقا، با حملات سنگین تبلیغاتی همراه شده و سعی شده تصویر یک بازیگر خطرناک از چین در قاره آفریقا ارائه شود. در مورد روسیه نیز عینا یکچنین رویکردی رواج دارد.
در این چهارچوب، همینکه جهان غرب و هژمونی غرب در عرصه نظام بین الملل، به این نقطه رسیده که با حملات تبلیغاتی و رسانهای به مصاف رقبای بین المللی خود میرود، گواهی روشن بر تضعیف اهرمهای میدانی و در دسترس آن است. موضوعی که به زعم برخی تحلیلگران برجسته حوزه روابط بین الملل، نمودی عینی از دست پاچگی غرب در مواجهه با واقعیتهای جدید نظام بین الملل را نیز به نمایش میگذارد.